سلام راستش الان ساعت 2 صبح می باشد وداشتم فیلم جشن عبادتمو نگاه میکردم البته قراره شش روز دیگه تولدم بشه و 12 سالم کامل میشه میرم تو 13 سال یک دفعه یاد دوستام با اون روزای خوبم افتادم الان که میگم دارم اشک میریزم شاید باور نکنید ااما به خدا راست میگم اون روزا رو دوباره میخوام دلم برای اون روزای قشنگ تنگ شده خدایا من دوستامو میخوام وقتی دلمو شکستن رفتن تا یه هفته ناراحت بودم هر شب کارم گریه بود خدایا بهم برگردون اون روزای خوب هرچند نمیدونم گناهم چی بود اما دلم شکست ااز همشون حتی میدونم الان...... نمیدونم در موردم چیمیگن هیچ وقت هیچ وقت برای یه  دوست جز یه بار گریه نکردم اما الان دارم برای 3 تادوست خوب گریه میکنم نمیدونم شاید مسخرم کنید اما الان دیگه ................

ولی بازم دوسشون دارم  البته هیچ وقت هیچ وقت به خاطر این که بی دلیل و با لحن بدشون منو رنجوندند نمیبخشم هیچ وقت ............................................................................................

الان به جان مادرم قطرات اشک داره از صورتم میریزه رو موس لپتابم خدایا من دلشکسته ام و نارحت اما اونا چی

اول گفتم نه گریه نمیکنی اما بعد که فکرش کردم یاد اون روزای خوب اشکم ریخت خدایا برگردون برگردون ...........

برای دوستام مهتا سارا فاطمه

 

Date : چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:,| 1:42 | نرگس|